چند بیتی از اشعار زیبای شاعر جوان جمی؛ مجدالدین عندلیب
با تلخیِ روزگارِ خود مانوسم در فلسفهء عجیبِ جالینوسم باران نشدم که فکر دریا باشم من جاذبهء عمیقِ اقیانوسم پیوند زدم روحِ تو را با جانم من مردِ غمین عهدِ دقیانوسم در جنگِ تو از تبار احساساتم سرباز نجیب لشکری از روسم در جبههء عشق عاقبت یک روزی با تیرِ تفنگ خود تو را می بوسم مجدا...